89/5/13
10:24 ص
آری. سنگ دل شده ام. برای اولین بار است شاید ....
و چقدر درد دارد وقتی که دل آدم سنگ می شود. تو می بینی و می گذری و دیگر پیدایت نمی شود. من می مانم با قلوه سنگی در دل؛ سخت است و زجرم می دهد. غمگین می شوی لابد، چیزی نیست، فراموش می کنی، اگر که تا بحال فراموش نکرده باشی... اما من همیشه به یاد خواهم داشت غمی را که در دلم تبدیل به سنگ شد.
من سنگینم با این قلوه دل، و تو چه سبکی بی هیچ قلبی در سینه. کاش هر دویمان را در ترازو می گذاشتند، شاید این بار من برنده می شدم.